رشت، شهری که خواب ندارد …

0 282

عصرکاسپین / سعیده قرشی: معمار، پژوهشگر
می‌خواهم از نهایت شب حرف بزنم، از نهایت شب در شهری که اینجا و آنجا به شهر شب‌های روشن نیز معروف است. حوالی عصر، آن وقت که آفتاب غروب کرده باید پیاده‌روی را در رشت شروع کنی … بروی خیابان مطهری، بروی سبزه میدان، بروی پیاده‌راه فرهنگی شهرم … بروی منظریه، بروی گلسار … تا از نزدیک ببینی رشت، در معنای واقعی کلمه خواب ندارد … پر است از پرسه‌زنی‌های شبانه، پر است از مردمانی که از یک دریچه به ازدحام کوچه‌ی خوشبخت می‌نگرند، پر است از فرصت‌های بیدار بودن‌ ناهوشیار! منطقه به منطقه، وجب به وجب، رشت پر است از بی‌خوابی، از بیداری، از میل به حضور شبانه در شهری که زیست‌پذیری آن با غروب خورشید پایان نمی‌پذیرد …
دقیق‌تر که نگاه کنی از قرن نوزدهم به بعد، درست بعد از انقلاب صنعتی و توسعه‌های بعد از آن، یک سازمان‌یافتگی اجتماعی متناسب با زمان کار و فعالیت شکل گرفت که به تدریج تمام رفتارهای اجتماعی، خدمات اوقات فراغت و… را تحت تأثیر قرارداد و تا به امروز ادامه یافته است. این زمان‌بندی رفتاری، اختلال‌های کارکردی اجتماعی زیادی ایجاد کرده است که این امر سبب پدید آمدن احساس کمبود وقت شده است که درنتیجه‌ی آن، انگیزه‌ی بزرگی را برای مدیریت بر ساختارهای زمانی به وجود آورده است. این امر اهمیت زمان غروب و شب را به عنوان زمانی برای فراغت و فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی نشان می‌دهد.
وقتی در طراحی شهری به اختلاف اساسی شب و روز بیشتر فکر کنی؛ در می یابی که اهمیت شب برای طراحان در تفاوت میزان روشنایی شب و روز و استفاده‌ی درست از آن نشأت می‌گیرد. نور یک دست روز تمام گوشه‌ها و زوایای شهر را در نظر مخاطبان نمایان می‌سازد؛ در حالی که در شب این امکان برای طراحان پدید می‌آید که با نمایاندن تنها بخشی از فضاها و تأکید یا نادیده انگاشتن آنها تصویری مطابق با عملکرد مطلوب را به مخاطب ارائه دهند. آنچه شهر را در شب زنده و پویا نگه می‌دارد و به کمک آن می‌آید تا در جهت نیاز شهروندان گام بر دارد، تطابق و همخوانی دو مقوله‌ی سیمای شبانه وجریان عملکردی شهردر شبانه‌روز است؛ چیزی که در مناطقی از رشت زیست‌پذیری شبانه را منجر شده و در مناطقی به فرصت‌های از دست رفته‌ی حضور شهروندان پیوسته است.
الکساندر از نظریه پردازان مطرح حوزه‌ی شهر چهار نکته‌ی اساسی را برای ترغیب زندگی شبانه و مدیریت منسجم آن ذکر می‌کند:
۱ .توزیع متناسب فضاهای فعال شبانه در شهر،
۲ .تخصیص فعالیت‌های مناسب به فضاهای شبانه متناسب با بستر شهر و فرهنگ وابسته به آن،
۳ .تجهیز فضاهای شبانه به خدمات مناسب برای حضور
۴ .تأمین امنیت فضا برای حضور شبانه. .
مطالعات تجارب جهانی نشان می‌دهد بسیاری از شهرهای جهانی مانند نیورک شهرهایی در ایتالیا، هلند و… بنا به عملکرد و فعالیت خود که ۲۴ ساعت شبانه روز فعال و روشن هستند، به دلایل کمبود وقت، برای جذب توریست و حضور شهروندان جهت تفریح جایگاهی در ساعات شبانگاهی در شهر مهیا ساخته‌اند. و در طول هفته که افراد در صبح به کار و فعالیت مشغول هستند و در شب استراحت می‌کنند، شاید عبور و مرور در شهر کاسته شده باشد، اما بااین‌حال شهر دارای زندگی است و این زندگی شبانه صرفاً دیگر در جهت گردش و تفریح نبوده، بلکه شب مانند روز می‌ماند و دیگر تاریکی به‌عنوان عامل ترس مانع حضور فرد و منع وی برای فعالیت و تردد نمی‌گردد، همچنین دسترسی به خدمات از ویژگیهای زندگی شبانه است که برای شهروند امکان دسترسی به خدمات در ساعات شب وجود دارد و فرد عاجز تا صبح روز بعد نمی‌ماند.
کرمونا از دیگر نظریه‌پردازان حوزه‌ی شهر بیان می‌کند که فضاهای شهری شبانه که هرگز خواب ندارد اولین بار در دهه‌ی ۱۹۲۰ برای شهر نیویورک به کار رفت. این واژه تصویر ذهنی از مکانی فریبنده و پر جنب و جوش را که همواره اتفاقی در خیابان‌هایش در حال وقوع است به ویژه زمان شب که امکان تهیج و خطر زیادتر است مجسم می‌کرد. مفهوم شهر ۲۴ ساعته و ارتقاء و توسعه‌ی اقتصاد شبانه مفاهیم و راهکارهای جدیدی برای باز زنده سازی مراکز شهری هستند.
پاول چترتون و هالندز در کتاب خود تحت عنوان « چشم اندازهای شهری شبانه» ضمن بررسی ریشه‌های شکل گیری فعالیتهای تفریحی شبانه و مفهوم شهر ۲۴ ساعته به این نکته اشاره می‌کنند که با وجود رشد روز افزون اقتصاد تفریحات و سرگرمی در بسیاری از شهرهای غربی اروپا و آمریکا زندگی شبانه‌ی شهرها بیشتر در دست شرکت‌های تجاری که خدمات تفریحی و سرگرم کننده را آن هم بیشتر برای جوانان مهیا می‌کنند و شعبه‌های آنها است مانند مک دونالد. و از آن به نام مکدونالدی یاد می‌کنند. این دو محقق به لزوم ایجاد ارتباط بین همه‌ی اقشار جامعه، زندگی شبانه و فضاهای شهری به منظور تحقق مفهوم صحیح و واقعی شهر ۲۴ ساعته تاکید می‌نماید. می‌توان گفت این دیدگاه میل روز افزون ساکنان شهرهای امروز به استفاده از خدمات، بویژه در زمینه‌های تفریحی، سرگرمی و گذران اوقات فراغت در ساعات بیشتری از شبانه روز، غروب و شب، در بیرون از خانه را در اثر تغییر شیوه‌ی زندگی امری گریز ناپذیر می‌داند و مورد توجه قرار می‌دهد. همچنین مفهوم شهر ۲۴ ساعته را به عنوان هدف یک شهر برای معرفی خود به عنوان یک مکان قابل زندگی از طریق گسترش تفریح و سرگرمی، خرید و سایر فعالیتهای اوقات فراغت در ساعات بیشتری از شبانه روز، یک واژه‌ی دو پهلو می‌داند که عده‌ای با در نظر گرفتن منافع و فرصت‌هایی که به دست می‌دهد، آن را صد در صد می‌پذیرند و گروهی به دلیل توجه به مضرات و تهدیداتی که در پی دارد، آن را به طور کامل رد می‌نماید.
حالا اگر دوباره به اشتیاق شهر رشت به بی‌خوابی بر گردیم، باید بگوییم رشت شهری است با فعالیت چندگانه‌ی فرهنگی، پژوهشی، اجتماعی- اقتصادی، از لحاظ پتانسیل‌های موجود در محدوده، هرروزه با سیلی از اقشار مختلف جامعه از کارمند، دانشجو، فرهنگیان و هنریان و… روبه‌رو است، اما بعد از تمام شدن ساعات کاری و آموزشی این محدوده چهره‌ی دگرگون و متفاوتی از روز را به خود می‌گیرد … مگر نه این است که این کانون شهری با توجه به پیشینه‌ی تاریخی قابل توجه از قابلیت‌ها و جاذبه‌های مختلف (طبیعی و تاریخی) برخوردار است و از سویی دیگر به دلیل تمرکز شدید فضایی نهادهای فرهنگی، پژوهشی، اقتصادی و… که دارای پتانسیل‌های گردشگری نیز می‌باشند می‌تواند کانون فعالیت شهروندان و جذب گردشگران باشد. ۱۲ساعت کار و فعالیت و ۱۲ساعت خاموشی برای رشت منصفانه نیست … رشت بی‌خواب چراغ می‌خواهد و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه‌ی خوشبخت بنگرد …

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

19 + 19 =