
یادداشت ؛ همه میدانستند، کسی نگفت؛ حمایت خانوادگی در شورای شهر
الهین حساس ، نویسنده و فعال اجتماعی ؛
مدتها بود مردم رشت در پی پاسخ این سؤال بودند که چه نیرویی پشت سر «سید غفور شفیعی»، معاون فنی و عمرانی شهرداری رشت ایستاده که با وجود اعتراضات گسترده، گزارشهای متعدد بازرسی، و نارضایتی عمومی از عملکردش، همچنان با قاطعیتی عجیب بر صندلیاش تکیه زده است. مردمی که میدیدند در اوج بحران شهری، جلسات شورا یکییکی با غیبت این معاونت کلیدی برگزار میشود، اما کسی پاسخگو نیست. و بالاخره در صحن علنی شورای اسلامی رشت، این راز قدیمی برملا شد؛ وقتی «سید شمس شفیعی»، عضو شورا، با لحنی افتخارآمیز، از برادرش دفاع کرد و این حمایت خانوادگی را علنی ساخت.
عصرکاسپین /اینکه فردی در قامت نماینده مردم، علناً و در جایگاه نظارت، از خویشاوندش در جایگاه مجری دفاع کند، خود مصداقی از تعارض منافع است؛ موضوعی که در همه نظامهای حقوقی سالم، ممنوع و غیرقابل توجیه است. سیرهی پیامبر و ائمهی اطهار نیز بر پرهیز از تبعیض، رعایت حق عمومی و پرهیز از ترجیح روابط خانوادگی بر مصالح جمعی تأکید دارد. کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام به مالک اشتر، که «دوستان و خویشان خود را بر مردم مسلط مساز»، امروز باید چراغ راه شورای اسلامی شهری باشد که داعیه خدمت دارد، نه عرصهای برای دفاع از منافع قبیلهای.
جالبتر آنکه «سید شمس شفیعی»، در نطق خود نه تنها عملکرد ضعیف معاونت تحت امر برادرش را نادیده گرفت، بلکه دستاوردهای مجموعه شهرداری و شورای دوره ششم را نیز یکسره به نام خود و خانوادهاش نوشت. گویی نه شهردار، نه بدنه کارشناسی شهرداری، نه شورا و نه پیگیریهای اعضای پرتلاش دیگر، هیچ سهمی در اجرای پروژهها نداشتهاند. این نوع روایتگری، بیحرمتی به شعور عمومی و تضعیف اعتماد مردم به نهادهای شهری است.
نکته دردناکتر آنجاست که تمام این نمایش، در شرایطی رقم خورد که امروز شهردار رشت، رحیم شوقی، تاوان ناکارآمدی همین معاونت را پس میدهد؛ معاونتی که سالهاست محل تذکر، انتقاد، بازخواست و حتی سکوتهای سنگین است. پروژههایی مانند جاده تندرستی تالاب عینک با پیشرفت ناچیز، یا وضعیت بحرانی آرامستان باغ رضوان که با حجم بالای نارضایتی مردمی همراه است، مستقیماً در حوزه مسئولیت همین معاونت قرار دارد؛ اما پاسخگوییای در کار نیست. حتی در موضوعاتی مثل پروژه نهضت آسفالت، ضعف برنامهریزی، دوبارهکاری و هزینههای اضافی، زبانزد محافل شهری شده است.
مردم رشت اما خوب میفهمند. آنها دیدند که چطور اشارهی تحقیرآمیز «سید شمس شفیعی» به یکی از اعضای جوان شورا، تلاشی بود برای خاموشکردن صدای منتقدان. دیدند که چطور دفاع از «برادر»، به نام تعصب منطقهای، تبدیل به نادیدهگرفتن حقوق شهر و شهروند شد.
شاید در گذشته این مناسبات فامیلی در لفافه میماند، اما حالا دیگر بر کسی پوشیده نیست. مردم حالا میدانند که چرا برخی مدیران حتی با وجود نارضایتی عمومی، تغییر نمیکنند. چون پشتشان نه شایستگی، که برادری و رفاقت ایستاده است.
این وضعیت، زیبنده شهری چون رشت نیست؛ شهری با مردمی مطالبهگر، فرهیخته و خسته از چرخه ناکارآمدیها. از همینرو، انتظار میرود نهادهای نظارتی، بازرسی کل استان، سازمانهای بالادستی شهرداریها و شخص دادستان محترم مرکز گیلان، که همواره حامی حقوق عمومی بودهاند، به این موضوع ورود کنند. دفاع از منافع مردم، در گرو توقف این مناسبات بیمار و بازگشت به اصل شایستهسالاری است.
شهر، خانه خویشاوندسالاری نیست. رشت، بیش از این، شایسته احترام است.