هِبه عشق در اوج نیاز/ زندگی در چادر پیرزن بهای تحصیل کودکان تالشی شد

عصرکاسپین /میناچال خطبه سرای شهرستان تالش سالیان سال بود که مدرسه ای نداشت و امکانات و فضای آموزشی در این منطقه بسیار نامطلوب بود اما یک بانو در عین نیازمندی زمینی برای ساخت مدرسه به اهالی روستا هدیه کرد.

به گزارش فارس از تالش، این روزها که صدای زنگ آغازین ساعات درس‌ و مشق و کلاس‌های املا و هندسه نواخته شده، دانش‌آموزان بالباس نو و لوازم‌التحریر رنگارنگ خود در پشت میز و صندلی‌های زیبای مدارس مختلف گرد هم آمده‌اند تا علم و دانش را سرلوحه زندگی خود قرار دهند و برای ساختن آینده‌ای درخشان کوله‌پشتی خود را سنگین‌تر از تجربه و دانش کنند.

اما آنچه آموختن را برای کودکان و نوجوانان زیباتر و دل‌نشین‌تر می‌کند تهیه لوازم تحصیل در رنگ‌ها و طرح‌های مختلف و درس خواندن در مدارسی زیبا و مجهز است، مدارسی که کلاس‌های بزرگ و زیبا با تمام لوازم موردنیاز از جمله تهویه و سیستم‌های گرمایشی و سرمایشی داشته باشد، این‌ها ابتدایی‌ترین نیاز مدارس شهرهای کشور است که خوشبختانه کمتر مدرسه‌ای در شهرهای ایران از این امکانات اولیه بی‌بهره است.

اما آیا تکلیف تمام دانش‌آموزان ایران از بابت داشتن مدرسه و امکانات تحصیلی روشن است؟ آیا دیگر مانند گذشته‌ها کودکی نیست که در سخت‌ترین شرایط عزم خود را برای ادامه تحصیل و درس خواندن در شرایط سخت جزم کند و با عشق و علاقه درس بخواند و آیا در تمامی مناطق کشور شرایط مناسب آموزشی مهیا است؟

 

تلخ است اما پاسخ حقیقی به این پرسش؛ خیر است! در همین حوالی خودمان، زیاد هم دور نیست، در شهرستان تالش مدرسه‌ای بود با ۹ دانش‌آموز که عشایر سخت‌کوش فرزندان خود را برای داشتن آینده‌ای درخشان و سربلند برای تحصیل به آنجا می‌فرستادند و خدا را شکر می‌کردند که فرزندانشان در آینده باسواد خواهند شد.

مدرسه چندمتری خطبه سرا، امید دانش‌آموزان روستا

میناچال خطبه سرای شهرستان تالش سالیان سال بود که مدرسه‌ای نداشت و امکانات و فضای آموزشی در این منطقه اگر غلو نکنیم شاید به ۱۰ درصد هم نمی‌رسید، اما مردم این دیار خواهان تحصیل دانش برای فرزندان دلبندشان بودند، ازآنجاکه تردد در این منطقه در ۶ ماهه دوم سال به دلیل بارندگی‌های فراوان مشکل بود اهالی منطقه اتاقکی را در نظر گرفتند و دانش‌آموزان اندک اما مشتاق این منطقه را برای تحصیل علم راهی این اتاقک یا کلاس یا مدرسه کوچک کردند!

 

اما نام خیرین مدرسه‌ساز هنوز بر زبان‌ها جاری است، کسانی که مهر و عشق را در دادن امیدی لذت‌بخش به کودکانی می‌بینند که راه کسب دانش بر آن‌ها به هر دلیلی بسته‌شده اما آرزوی پشت نیمکت مدرسه نشستن در مردمک چشم‌های کوچکشان چون مرواریدی می‌درخشد.

شاید گمان کنیم خیرین مدرسه‌ساز افرادی هستند که از تمکن مالی کافی برخوردار بوده و نیاز مالی ندارند و می‌توانند برای ساختن مکان‌های فرهنگی و مدارس مناسب به ارگان‌های مربوطه یاری رسانند.

برای اینکه دانش‌آموزان میناچالی نیز از امکانات مناسب تحصیلی و مدرسه‌ای درخور و تنها یک کلاسه بهره‌مند شوند نیز مبلغ ۳۰ میلیون تومان نیاز است و با شرایطی که این روستا دارد کمک خیرین مدرسه‌ساز روزنه امیدی برای اهالی روستا و دانش‌آموزان چشم‌به‌راه است.

اما این بار خیری که آرزوی دانش‌آموزان این روستا را برآورده کرد فردی است که خودش در شرایط نامطلوبی به سر می‌برد و حتی آشیانه‌ای برای زندگی ندارد، مادربزرگ‌ها همیشه روایت گر  قصه‌های تلخ و شیرین بسیاری بوده‌اند، قصه‌هایی از گذشته‌های دور، از ایثار و گذشت و بزرگی مردان و زنان این سرزمین همیشه سربلند.

 

بانو فرانسا انجو، پیرزنی است ساکن روستای میناچال در کوهستان‌های خطبه سرا بافاصله بالای ۱۷ کیلومتری از مرکز شهر که متأسفانه خود هنوز در یک چادر و در شرایط نامطلوبی زندگی می‌کند، این بانو از قدیم زمینی داشته که از آن امرارمعاش می‌کرد و زندگی خود را می‌گذراند، اما زمانی که مشکلات تحصیلی و آموزشی فرزندان روستا را مشاهده کرد این باغ بزرگ و زیبا را برای ساخت مدرسه اهدا کرد و نخستین نیازمند خیری شد که می‌شناسیم.

مادربزرگ قصه ما که خود که در شرایط نامناسبی زندگی می‌کرد، تاب سختی و محرومیت کودکان روستایش  را نداشت و زمینی به مساحت هزار مترمربع برای ساخت این مدرسه به کودکان مشتاق روستا هدیه کرد تا علمدار فرهنگی عبرت‌انگیزی برای مسؤولان این امر شود.

با اهدای زمین توسط این بانو و کمک خیرین و از محل جمع‌آوری کاغذهای باطله مدرسه پروین اعتصامی میناچال خطبه سرا ساخته شد.

مسؤولان در زمان ساخت مدرسه قول ساخت یک‌خانه نیز برای این پیرزن خیر دادند اما امروز پس از افتتاح مدرسه هنوز منزل این پیرزن تکمیل‌نشده و باوجوداینکه گویا در سال‌های گذشته اعتباری هم برای این امر در نظر گرفته شد، منزل این بانوی خیر به‌صورت نیمه ساخته رهاشده است.

یک پیرزن بی‌سواد و روستایی با این اقدام خودش آبروی مسؤولان فرهنگی و عمرانی را خرید اما مسؤولان شهرستانی باگذشت سال‌ها نتوانستند برای او یک اتاق و آشیانه‌ای درخور بسازند.

مدرسه پروین اعتصامی امروز ۹ دانش‌آموز دارد و در سال‌های گذشته چهار نفرشان موفق به قبولی در دانشگاه تربیت‌معلم شدند تا بتوانند برای دانش‌آموزانشان در آینده از خاطرات و مهربانی و ایثار بانو انجو بگویند.

گذشت و ایثار خانم فَرانسا اَنجو قصه‌ای خواهد شد که دانش‌آموزان مدرسه پروین اعتصامی روستای کوهستانی میناچال خطبه سرا برای فرزندانشان روایت خواهند کرد…

او در اقدامی زیبا سال‌ها پیش زمینی در محوطه محل زندگی خود را برای ساخت مدرسه در این روستا اهدا کرده تا در روز ملی روستا مسؤولان تالش در روستای میناچال خطبه سرا این مدرسه را افتتاح کنند، مادربزرگ قصه در روز افتتاح این مدرسه با کمری خمیده و دستی بر عصا، اما سرافراز به استقبال مسؤولان آمد، نه گلایه‌ای  و نه خواسته‌ای از کسی داشت.

 

مسؤولان اما در مقابل بزرگی این پیرزن شرمنده بودند، زیرا خانه‌ای که قرار بود برای او بسازند هنوز تکمیل‌نشده و نیمه‌کاره رهاشده است و باوجوداین همه بزرگی و بخشش و انفاقی که این بانوی سربلند در عین تنگدستی به رخ مسؤولان کشید اما آن‌ها بر وعده خود نماندند و امروز فرانسا خاتون ما خانه‌اش نیمه‌کاره است، اما زندگی در چادر برایش شیرین‌تر است و ساخت یا عدم ساخت این خانه فرقی به حالش ندارد و لذت نشاندن لبخند بر لبان کودکان روستا برایش کافی است.

مادربزرگ بی‌سواد ما در آزمون زندگی با نمره ۲۰ قبول شد، اما باسوادهای شهر ما در خدمت‌رسانی به او رفوزه شدند.

خبرهای تازه
نظراتتان را با ما به اشتراک بگذارید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.