رژیم کتوژنیک برای افراد مبتلا به سرطان سینه مفید است
عوامل خطر شناخته شده خاصی برای این نوع سرطان وجود دارد، از جمله سن، جنسیت و سابقه خانوادگی. مطالعات قبلی همچنین برخی از شیوههای زندگی مانند رژیم غذایی ناسالم را با افزایش خطر ابتلاء به سرطان سینه مرتبط میکند.
عصر کاسپین/ برعکس، مطالعات دیگر نشان میدهد که پیروی از الگوهای غذایی سالم میتواند به کاهش عود سرطان سینه و مرگ و میر ناشی از همه علل در بازماندگان سرطان سینه کمک کند.
اکنون، مطالعه محققان دانشگاه کاتانیا در ایتالیا نشان میدهد که پیروی از رژیم کتوژنیک (کتو) ممکن است مزایای درمانی برای افراد مبتلا به سرطان سینه داشته باشد.
افرادی که از رژیم کتوژنیک یا “کتو” پیروی میکنند، بیشتر کالری دریافتی روزانه خود را از پروتئین و چربیهای سالم و کمتر از کربوهیدراتها دریافت میکنند.
در رژیم کتو استاندارد، فرد فقط بین ۵ تا ۱۰ درصد کالری روزانه خود را از کربوهیدراتها دریافت میکند.
تمرکز کمتر روی کربوهیدراتها باعث میشود بدن به جای آن چربیها را برای انرژی بسوزاند، بنابراین وارد یک حالت متابولیک به نام کتوز میشود.
تحقیقات قبلی برخی از مزایای بالقوه پیروی از رژیم کتو را نشان میدهد، از جمله کاهش وزن، سرکوب اشتها و حفظ سلامت قلب.
علاوه بر این، نشان داده شده است که رژیم کتو به کنترل برخی شرایط مانند دیابت نوع ۲، صرع، بیماری آلزایمر، سندرم تخمدان پلی کیستیک و سرطان کمک میکند.
با این حال، رژیم کتو دارای برخی از معایب بالقوه است. بسیاری از افرادی که رژیم کتو را شروع میکنند، زمانی که بدنشان از سوزاندن کربوهیدراتها به چربی عادت میکند، دچار «آنفلوانزای کتو» میشوند.
رژیم کتو همچنین میتواند عوارض جانبی طولانی مدتی مانند سنگ کلیه، کمبود ویتامین، بیماری کبد و هیپوپروتئینمی ایجاد کند که در آن سطح پروتئین در خون فرد بسیار پایین است.
رژیم کتو همچنین برای افراد مبتلا به هر گونه بیماری که بر کیسه صفرا، لوزالمعده، کبد یا تیروئید آنها تأثیر میگذارد و همچنین افراد باردار و افراد مبتلا به اختلالات خوردن توصیه نمیشود.
برای بررسی فعلی، محققان شواهدی را که تاکنون در مورد ارتباط بالقوه بین رژیم کتو و سرطان سینه وجود دارد، ارزیابی کردند.
پس از تجزیه و تحلیل دادهها، دانشمندان گزارش دادند که رژیم کتو ممکن است به مهار رشد تومور و بهبود پاسخ درمانی در سرطان سینه کمک کند.
با این حال، محققان هشدار دادند که آزمایشهای بالینی برای اثبات این اثرات مثبت احتمالی همچنان مورد نیاز است، زیرا نتایج در حال حاضر با دادههای آزمایشی انسانی محدود ناسازگار هستند.