به فرخندگیِ نوزدهمِ فروردین، جشنِ فروردینگان «فروردینگان»، جشنِ گرامیداشتِ روانِ درگذشتگان

عصرکاسپین/«فروردینگان»، جشنِ گرامیداشتِ «فْرَوَهْرِ» (روانِ مینویِ) پاکان و درگذشتگان است که در فروردین روز از فروردین ‌ماه، نوزدهم فروردین، برگزار می‌شود.
در فرهنگِ «برهانِ قاطع» درباره‌ی این جشن آمده است: «[فروردین] نامِ روزِ نوزدهم باشد از هر ماهِ شمسی و در این روز از ماهِ فروردین فارسیان جشن سازند و عید کنند بنا بر قاعده‌ی کلیه که پیشِ ایشان جاری است که هر روز از هر ماهی که نامِ همان ماه داشته باشد عید باید کرد. نیک است در این روز به اعتقادِ ایشان جامه‌ی نو پوشیدن.»
مسعود سعد سلمان، از ادیبانِ روزگارِ غزنویان، به فرخندگیِ فروردینگان چنین سروده است:
«فروردین است و روزِ فروردین | شادی و طرب همی کند تلقین»
این سروده‌ نشانگرِ آن است که این جشن دستِ کم تا سده‌ی ششم برگزار می‌شده است.
در کتابِ «سد در نثر و سد در بندهش»، بندهای ۳۷ و ۹۵، درباره‌ی آیینهای فروردینگان آمده است: «اینکه چون فروردیان (فروردینگان) درآید، باید که هر کس درخورِ تواناییِ خویش درون (نانی کوچک و گرد) و یزشن (ستایش) و مِیَزد (نذرِ خوراکی) و آفرینگان (سرود و نماز) کند. در این ده روز بر همه واجب است و چه شایسته‌تر که در خانه‌ی خویش برپا کنند، چون روانها به خانه‌ی خود وارد شوند و چشم به راه باشند تا آیینهای بایسته از سویِ بازماندگان انجام شود. آن ده روز همه‌ی روانها در این گیتی باشند، به هر خانه که مِیَزد (پیشکشها و نذرها) بیشتر کنند، آن کدخدا و کدبانوی خانه و دیگران را بیشتر آفرین و دعا کنند و هرآینه آن سال، کارِ آن خاندان بهتر باشد و سود و بهرشان زیادتر افتد و هر کرفه (ثواب) که از بهرِ روانِ وردگان (درگذشتگان) کنند، همچنان باشد که به روانِ خویشتن کرده باشند. چون از این گیتی بگذرند، آن روانها پذیره‌ی او بازآیند و خرمی کنند و او را دلداری دهند و نیز پیشِ دادار گواهی دهند که این اَشو (پاک) ما را از یاد نبرد و تا در آن جهان بود ما از او خشنود بودیم. اکنون ما همداستانیم که او را از آن کرفه‌های ما هم‌بهره کنی و روانِ او را به جایگاهِ اَشَوان
مادران و پدرانِ ما در ایرانِ باستان در این روز بر سرِ خاکِ درگذشتگانِ از دست رفته می‌رفتند و در آیینی از آنان یاد می‌کردند
(پاکان) رسانی. این سخن بگویند و آن روان را امید دهند تا حساب او را بکنند … پس کوشش باید کردن تا فروردیان را نیکو دارند و روانِ پدران و مادران و خویشان از ایشان به آزادی (سپاس) باشند.»
چنین، فروردینگان جشنِ روزِ یادبودِ «روانها» است، چراکه واژه‌ی فروردین و فروهر از یک ریشه برآمده‌اند و به معنای نیرویی‌اند که از جهانِ مینوی برای راهنمایی و پاسبانیِ روانها در هر جانداری نهاده شده‌اند و بر این پایه، فروهرِ هر جاندار در زمانِ زندگی‌اش بخشی جدایی‌ناپذیر از روانِ او به شمار می‌آید.
مادران و پدرانِ ما در ایرانِ باستان در این روز بر سرِ خاکِ درگذشتگانِ از دست رفته می‌رفتند و در آیینی از آنان یاد می‌کردند.
بسانِ روزگارِ باستان، کنون نیز زردشتیانِ ایران و پارسیانِ هند و پاکستان فروردینگان را برپا می‌دارند. آنان سرِ خاکِ رفتگان می‌روند و برای شادیِ روانِ درگذشتگان نماز می‌خوانند و دهش می‌کنند. گفتنی است که زردشتیانِ ایران این جشن را بیشتر به نامِ «فرودگ» می‌شناسند.
زردشتیانِ تهران در این روز به آرامگاهِ زردشتیان که در «کاخِ فیروزه» است می‌روند و از موبدان می‌خواهند که بنامِ درگذشتگانشان «آفرینگان» بخوانند. به هنگامِ خوانشِ آفرینگان بر آتش اسفند و کُندر و دیگر خوشبوکننده‌ها دود می‌کنند و شمع روشن می‌نمایند و در کنارِ گل و سبزه‌ای که از پیش آماده کرده‌اند، میوه‌های تازه را پاره می‌کنند و به همراهِ «لُرک»، که هفت گونه میوه‌ی خشک همچون بادام، گردو، سنجد، خرما، فندق، قیسی و … است، و «سورگ» که نانِ کوچکِ گردِ پخته‌شده در روغنِ کُنجد است، پس از پایان یافتنِ خوانشِ آفرینگان میانِ باشندگان پخش می‌کنند که به شادی و خرمی بخورند. همچنین، هر کس بر آرامگاهِ نزدیکانِ خود می‌رود و گل و سبزه می‌گذارد و شمع برمی‌افروزد. اورنگ در کتاب «جشنهای ایرانِ باستان» سورگ را همسان با نانِ روغنی که مسلمانان در روزِ آدینه‌ی پایانِ سال درست می‌کنند و بر سرِ خاکِ درگذشتگان می‌دهند می‌داند./مردم سالاری

جشن فروردینگانفروردینفروردینگانفروهر
دیدگاه ها (0)
افزودن دیدگاه