شاخص کل بورس تهران امروز با رشد حدوداً سه هزار واحدی، قله تاریخی جدیدی را فتح کرد و به ارتفاع ۲۵۳ هزار واحدی رسید. چرا بورس در ایران، بنا به یک قاعده عجیب، در دورانی که اقتصاد کشور وضعیت مناسبی ندارد و رکود حاکم است، رونق بیشتری دارد و بازدهی بیشتری نصیب سهامداران میکند؟
شاخص کل بورس تهران امروز (یکشنبه ۲۳ تیر) با رشد ۲۹۷۲ واحدی به ارتفاع ۲۵۳ هزار و ۵۷۷ واحد رسید. این بالاترین سقف تاریخی است که تاکنون بورس تهران موفق به فتح آن شده است.
بورس تهران در آغاز سال ۹۷ و همزمان با بالا گرفتن شوک ارزی در کانال ۹۶ هزار واحدی قرار داشت. حالا تقریباً با گذشت یک سال و چهار ماه از آن تاریخ، شاخص کل بورس ۲.۶ برابر شده است که رکورد قابل توجهی محسوب میشود. در واقع، در حالی که با شدت گرفتن تحریمها، اقتصاد کشور وارد رکود شده است و نرخ رشد اقتصادی نیز در سال گذشته منفی بوده است، بازدهی بازار سهام به نحو قابلتوجهی افزایش یافته است. این رویداد، زمانی عجیبتر میشود که بدانیم بهواسطه وضعیت رکودی، بسیاری از شرکتها تحت فشار هستند و با مشکلاتی نظیر بالا رفتن هزینهها به واسطه تحریمها یا مشکل تأمین سرمایه در گردش، دست و پنجه نرم میکنند. با این وضعیت، دلیل رونق بورس و بازدهی بالای بازار سرمایه چیست؟
دلایل رشد بورس در دوران تحریم و رکود
قبل از هرچیز باید به این نکته اشاره کرد که رشد بورس در شرایط تحریم و رکود، چیزی جدیدی نیست و تقریباً در ایران یک قاعده است. در دوره پیشین اعمال تحریمها، از اواخر تابستان ۹۱، بازار بورس رشد خود را از کانال ۲۵ هزار واحدی آغاز کرد و تا اوایل دی ماه ۹۲، دورهای از رشد بیوقفه را تجربه کرد و شاخص کل حتی تا کانال ۸۹ هزار واحدی بالا رفت. در واقع در آن دوره، شاخص کل بورس، افزایش ۳.۵ برابری را تجربه کرد!
دلیل ساده این امر آن است که همزمان با تحریمها و بروز پدیده رکود تورمی، بازار بورس نیز دست به «آپدیتِ تورمی» یا «بهروزرسانیِ تورمیِ» خود میزند و ارزش سهام تعداد قابل توجهی از شرکتها، همگام با تورم، وحتی بیش از نرخ تورم، افزایش مییابد. در واقع، تورم باعث میشود تا تعداد قابل توجهی از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس تهران، به واسطه افزایش نرخ فروش محصولات خود، حجم فروش بالاتری را ثبت کنند. شرکتهایی نظیر شرکتهای فولادی و پتروشیمیها مستقیماً از افزایش نرخ ارز و افزایش قیمت محصولاتشان در بورس کالا منتفع میشوند و میزان سود آنها افزایش مییابد. این شرکتها، ارزش بازار بزرگی دارند و تأثیر آنها در شاخص کل بورس، بسیار بیش از شرکتهای کوچک و متوسط، است. جهش قیمت سهام اینگونه شرکتها، مستقیماً باعث میشود تا شاخص کل بورس، رشد قابل توجهی پیدا کند.
از سوی دیگر، تورم ایجادشده در شرایط تحریم، ارزش هرچیز از زمین گرفته تا تجهیزات و ماشینآلاتِ شرکتها را افزایش میدهد و در چنین شرایطی که اتفاقاً سرمایهگذاری جدید نیز دشوار شده است، توجه فعالان بازار سرمایه، بیش از پیش به ارزشِ جایگزینی شرکتها جلب میشود و این عامل نیز باعث رشد قیمت سهام تعدادی از شرکتها میشود.
در کل، این تورم شدید و افسارگسیخته است که رشد شاخص کل بورس در شرایط رکود و تحریم را رقم میزند.
درست است که در شرایط تحریم و رکود، بسیاری از شرکتها در اقتصاد ایران تحت فشار هستند؛ اما بورس در ایران، آیینه تمامنمای اقتصاد کشور نیست و بورس، دماسنج اقتصاد کشور نیست. شرکتهایی که بیشترین تأثیر را بر شاخص کل بورس دارند و در واقع وزن بیشتری در بازار سهام دارند، عمدتاً شرکتهای بزرگ هستند که معرف یا نماینده تمام اقتصاد ایران نیستند. ممکن است شرکتهای فولادی یا شرکتهای پتروشیمی در شرایط تحریمی، سوددهی بالایی داشته باشند و از تورم منتفع شوند اما در مقابل مثلاً شرکتهای کوچک پیمانکاری که از فولاد استفاده میکنند یا شرکتهای تولیدکننده پلاستیک که از محصولات پتروشیمی بهعنوان مواد اولیه استفاده میکنند، در شرایط تحریم دچار ضرر و زیان شوند، چون قیمت مواد اولیه آنها، افزایش قابل توجهی یافته است.
رشد بورس در دوران رکود و تحریم، نشاندهنده رشد ارزش سهام این شرکتهای بزرگ است و اصلاً بدین معنا نیست که کلیت اقتصاد کشور، وضعیت مناسبی را از سر میگذراند. متأسفانه در شرایط رکودی، بعضاً سیاستهایی دنبال میشود که در نتیجه آن شرکتهای بزرگ، سودشان افزایش مییابد و شرکتها کوچک که باید محصولات شرکتهای بزرگ را بهعنوان مواد اولیه خریداری کنند، ضررده میشوند یا با حاشیه سود اندکی کار میکنند. رشد شاخص کل بورس تهران، نشاندهنده رشد این شرکتهای بزرگ است و نه رشد کل اقتصاد کشور.