اعتراف پدر به قتل پسر معتاد
عصرکاسپین / تحقیقات جنایی درباره قتل جوانی که جسدش در منطقهای بیابانی در حوالی بلوار خلیج فارس تهران پیدا شده بود، به دستگیری پدر مقتول منجر شد.
این مرد در بازجوییها به قتل فرزندش اعتراف کرد و گفت از رفتارهای پسر معتادش به ستوه آمده بود. بازپرس دشتبان، بازپرس جنایی تهران، صبح روز دوشنبه از کشف جسد پسری جوان در بیابانهای بلوار خلیج فارس مطلع شد و با حضور در محل دستور انجام تحقیقات را صادر کرد. کارآگاهان در همان ابتدای امر متوجه شدند مقتول جوانی ۲۴ساله است که بر اثر اصابت ضربه چاقو به کمرش جان باخته و هیچ وسیلهای از او سرقت نشده بود. در این میان، یکی از مأموران کلانتری خلیج فارس که در محل حضور داشت، مقتول را شناخت و گفت این جوان روز شنبه با پدرش درگیر شده بود و بههمیندلیل به کلانتری آمده بودند. توضیحات این مأمور، کارآگاهان جنایی را نسبت به پدر مقتول ظنین کرد و او را بازداشت کردند. این مرد ادعا کرد از ماجرای قتل پسرش بیاطلاع است. انکارهای این مرد ۵۶ساله ادامه داشت تا اینکه او صبح دیروز در دادسرای جنایی تهران در حضور بازپرس دشتبان به فرزندکشی اقرار کرد. متهم گفت: پسرم از سه سال پیش به ماده مخدر شیشه معتاد شده بود. از آن به بعد مرتب من و همسر و پسر دیگرم را اذیت میکرد. رفتارهای او غیرقابل تحمل بود و ما را کتک میزد. از طرفی به بهانههای مختلف از من پول میگرفت و اگر در برابر خواستهاش مقاومت میکردم، مرا میزد. روز شنبه هفته جاری پسرم بار دیگر با من درگیر شد و تهدیدم کرد. او باز هم مرا کتک زد. دعوای ما بالا گرفت بههمیندلیل به کلانتری رفتیم اما در آنجا ماجرا فیصله پیدا کرد.
متهم در ادامه اعترافاتش گفت: در حالیکه فکر میکردم چند روزی اوضاع آرام خواهد بود، روز یکشنبه پسرم دوباره سراغم آمد و یک میلیون تومان پول خواست. برای اینکه جنجال پیش نیاید به او گفتم ۷۰۰ هزار تومان دارم و حاضر هستم آن را بدهم اما پسرم اصرار کرد همه یک میلیون تومان را میخواهد. من که چارهای نداشتم به او گفتم همراهم بیاید تا نزد باجناقم بروم و ۳۰۰ هزار تومان را از او قرض بگیرم. ما به طرف خانه باجناقم راه افتادیم البته از بیابانها میانبر زدیم تا زودتر برسیم. در طول مسیر من شروع به نصیحت کردم و از پسرم خواستم از این رفتارهایش دست بردارد اما او عصبانی شد و ناگهان چاقویی را از جیبش بیرون کشید. چاقو را ابتدا زیر گلوی من گذاشت و بعد با آن ضربهای به گردن خودش زد. من که از شدت خشم کنترل خودم را از دست داده بودم چاقو را از دستش درآوردم و ضربهای به کمر او زدم. بعد هم همانجا رهایش کردم و به خانه برگشتم. آن زمان هوا کاملا تاریک بود و کسی ما را ندید. این مرد ادامه داد: لباسهایم کاملا گلی شده بود. زنم دلیلش را پرسید و بهدروغ گفتم زمین خوردهام. او سراغ پسرمان را گرفت که جواب دادم او بعد از گرفتن پول با دوستانش رفت. بعد از آن چند بار قصد داشتم به محل دعوا برگردم اما پشیمان شدم و پیش خودم فکر کردم اگر زنده باشد، برمیگردد و اگر هم فوت شده باشد، جسدش پیدا میشود. بنا بر این گزارش، متهم در حال حاضر در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.