مادر سرباز راهوری که گفته شده از نماینده مجلس سیلی خورده است میگوید از گریه نخوابیدم، اما به فرزندم افتخار میکنم.
عصر کاسپین/ مادر سرباز راهوری که گفته شده از نماینده مجلس سیلی خورده است میگوید از گریه نخوابیدم، اما به فرزندم افتخار میکنم. خبر سیلی زدن یکی از نمایندگان مجلس به مامور وظیفه راهور در تهران بازتاب گستردهای در فضای مجازی داشت فارغ از تایید یا تکذیب این اتفاق، بسیاری معتقد بودند وجود سربازانی که جلوی تخلف مسئولان میایستند قابل احترام است، اما در گیر و دار انتشار انبوه این خبر در فضای مجازی ، شاید دانستن حال دل مادر این سرباز آملی که دور از فرزندش این اتفاق تلخ را در فضای مجازی تجربه کرده است خواندنی باشد.
پیدا کردن نشانی از این سرباز کمی سخت بود، شاید لهجه مازندرانی او بهترین راهنما برای یافتنش باشد، پرس و جوها از انتظامی مازندران آغاز شد و به شهرستان آمل و منابع خبری این شهرستان رسید اما هیچ نتیجهای نداد کسی از این سرباز خبری ندارد همه میگویند شنیدیم اسمش عابد – الف اهل مازندران و آمل است.
تلاش برای یافتن سرنخی بهتر از این سرباز از منابع غیر رسمی بالاخره نتیجه داد، یک اسم با شماره تلفن همراه این سرباز که خاموش بود و شماره تلفن منزلش در آمل که با اولین زنگ برداشته شد، صدای بغض آلود اما بسیار مهربان یک بانوی مازندرانی که دائم مرا فرزند خود خطاب میکرد حکایت از این داشت که بالاخره به مقصود رسیدیم.
انتظار نداشتم فرزندم به خاطر اجرای قانون سیلی بخورد
مادر این سرباز آملی در ابتدا میگوید: چون گوشی مدرن ندارد خبر سیلی خوردن فرزندش را یکی از بستگانش در فضای مجازی دیده و به او اطلاع داده است و پسرش عابد، چون میدانست از کتک خوردنش ناراحت میشوم از این اتفاق چیزی به من و پدرش نگفته بود.
این مادر آملی که به عنوان راننده سرویس مدارس فعالیت میکرد و حالا به دلیل شیوع کرونا بیکار شده است، گفت: من به کار پسرم که برای اجرای قانون جلوی تخلف را گرفته و در این راه سیلی هم خورده است افتخار میکنم اما شبی که این خبر را شنیدم از گریه نتوانستم بخوابم.
او گفت: اگر یک ملت هم از پسرم حمایت کنند باز کسی باید مادر باشد تا بتواند درد کتک خوردن فرزندش را در شهر غریب درک کند.
مادر سرباز آملی میگوید: با چنگ و دندان فرزندم را بزرگ کردم و انتظار نداشتم پسرم به خاطر اجرای قانون سیلی بخورد.
مادر سرباز راهور که سیلی خورده است گفت: ۶ ماه از خدمت سربازی عابد گذشته و او از یک ماه قبل تاکنون به مرخصی نیامده ، اگرچه دوری فرزند سخت بود اما این دو روز زندگی برام سخت تر شده است.
او میگوید: شاید پسرم در چشم برخی مقامات فقط یک سرباز معمولی باشد، اما همه داشتههای من پسرم است که او را با جسم و روحم در هر کجای دنیا باشد محافظت خواهم کرد.