زنان بازنده این دو قطبی سازی خواهند بود و پیروز سیاستمداران

یادداشت/ مهدیه زیّن کرین

نقد, جزئیات و ملاحظات بسیاری را می‌طلبد و بحث درباره‌ی شکاف‌ها و دوقطبی‌های ایجاد شده در کشور  چندان ساده نیست.
طی سال‌های اخیر، نشانه‌های  دوقطبی شدن را نه فقط در زمان انتخابات و در دل رویدادهای سیاسی، بلکه در تعاملات روزمره هم می‌بینیم.  گاهی در بخش کامنت‌های زیر یک پست اینستاگرامی، چنان جنجال و بحث و دعوایی می‌بینیم که در یک مناظره‌ی رسمی سیاسی هم، این سطح از شدّت و حدّت به چشم نمی‌خورد.
بسیاری از ما به واسطه‌ی باورها و علایق سیاسی و… خودمان و نیز حبّ‌ و بغضی که نسبت به سیاست‌مداران مختلف داریم، نمی‌‌توانیم بدون سوگیری درباره مسائل روز حرف زده و تحلیل داشته باشیم و از آنجایی که اطلاعات کمّی و مطالعات آماری دقیق و در دسترسی وجود ندارد، یا اگر هست؛ قابل‌ اتکا نیست.به همین علت صرفاً‌  بر اساس حدسیات خودمان حرف میزنیم و متاسفانه با چنین وضعیتی هرگز نمی‌توانیم نتیجه‌ی ارزشمندی داشته باشیم.

امروز  عده ای  با یکنواختی ایدئووژیکی مخالفند و از اینکه لباس یکسانی بر تن بخش بزرگی از ملت پوشیده شده و تنوع نگرش در جامعه کمتر شده است گله دارنند و البته عده ای هم  با ادله ای متفاوت همچون سازگاری در مواضع ایدئولوژیک، بار معنایی مثبت  به توصیفات خود داده و اینگونه نشان میدهند که تناقض در اندیشه‌ها کاهش پیدا کرده است…
اما آیا سیر جامعه به سمت دو قطبی‌ شدن، به این معناست که مردم متعصب تر شده‌اند؟ و از نظر سطح آگاهی و نگرش، شناخت بهتری از الگوهای فکری و منش‌های سیاسی دارند؟ و یا اینکه تناقض‌ها در باورها و نگرش‌شان کمتر شده است؟
حال با اعتقاد به اینکه ناکارآمدی های تعداد زیادی از مسئولین داخلی، هجمه های دشمنان انقلاب و نظام، خیانت هایی که در داخل کشور می شود، باعث شده تا فضای جامعه  به سمت دوقطبی بودن پیش برود وبا توجه به اینکه این دو قطبی‌سازی ها  تحت عناوین مختلف ،  مقدمه‌ای برای مخالفت خوانی های بی ضرور به جمهوری اسلامی و آرمان‌های بزرگ آن محسوب می‌شود و در عین حال توجه به این مهم که بهره‌برداری سیاسی از فضای دوقطبی، امری خلاف اخلاق و غیر منطبق با اصول و سیاست‌های کلی نظام می‌باشد:
آیا در دوقطبی های موجود ایجاد  ترس و تشویق در فضای کمپین های رسانه ای و سطح جامعه، مخاطب را به سمتی هدایت نمیکند که ممکن است دست به هرکاری بزند؟؟؟!!!

مسئله امروز جامعه ما جنگ روایت ها نیست بلکه ما باحقایق نا تمامی مواجهیم که قسمت اعظم آن محصول عصر شبکه است
و ما شاهدیم که دوقطبی ها بیشتر از آنکه در رفتار عمومی مردم دیده شود در فضای مجازی قابل رویت تر است .
افراد در فضای مجازی تنگ‌نظرتر و متعصب‌تر شده‌اند و به جای تعامل و تمایز، به دنبال عقاید مشابه خود می‌گردند و به جای این که باعث شوند که تعاملات  صورت بگیرد، باعث قبیله‌ای و بسته‌تر شدن فضاهای فکری خویش می‌شوند. و این باعث میشود که ما عموما در شبکه‌های اجتماعی محیطی را دور خود درست می‌کنیم که عمدتا با عقاید ما سازگاری داشته باشد. این عمل باعث می‌شود تا ما دیدگاه متعصبانه‌تری بر باورهای خود داشته باشیم. مشابه همین فرایند نیز در میان مخالفان ما رخ می‌دهد. نتیجه آن می‌شود که بسیاری از کاربران فضای مجازی تحمل نظر مخالف خود را نخواهند داشت و شاهد دوقطبی‌تر شدن جامعه به واسطه حضور در این شبکه‌ها خواهیم بود.

حال بهتر نیست وقتی راه حل در افزایش تحمل و پذیرش نظر مخالف و تکثر در میان عقاید و آرای عموم مردم است، افراد، برای عبور از یک جامعه دو قطبی، به جای بی احترامی و درگیری و اهانت از شرایطی بهره مند شوند که آگاهی بیشتر بر مبنای داده های صحیح و واقعی کسب کنند تا یکدیگر را بیشتر بشنوند و بشناسند!
  امروز تکنیک های رسانه ای در ایجاد دوقطبی های توهمی و کاذب را میتوان از معضلات مهم از زمان انقلاب تاکنون دانست. این دوقطبی ها یک کارکرد اساسی برای ذهن دارند به گونه ای که  قدرت تحلیل، تدبر و استدلال مخاطب را گرفته و آنها را به سمت رفتار غیر ارادی و هیجانی  سوق می هند.
  امروز در فضای نگران کننده دو قطبی حجاب، برنامه ریزان ِکمپین های موافق و مخالف آن ، به سمت جهت دار کردن ضمیر ناخودآگاه مخاطب و رفتارهای غیر ارادی او میروند و با مطرح کردن یک مسئله به عنوان یک مسئله دست اول و اساسی  به مخاطب  اجازه نمی دهد که از کنار آن راحت عبور کند و با وجود  موضوعاتی همچون معیشت و اشتغال  که اولویت ضروری جامعه است ذهن  افراد را به مسائل دیگر  معطوف میکنند.

متاسفانه در فضای رسانه ای با استفاده از روشهای تبلیغاتی اقناعی جهت دو قطبی سازی جامعه  با مدل برجسته سازی و تکنیک های رسانه ای به مخاطب گفته می شود در مورد چه چیزی باید فکر کند، و بدین طریق فضای جامعه امروز ایران را به دنبال بحران‌های اقتصادی و سیاسی، روز به روز دوقطبی‌تر میکنند و با ایجاد  اختلافات میان مردم  بیش از گذشته باعث کدورت‌ها و قطع روابط میان طرفین اختلاف میشونند. به گونه ای که رفتار امروز مردم  به خوبی بیانگر این دوقطبی در جامعه است.
امروز دوقطبی حجاب   زنان را  به کمپین های موافق و مخالف خود دعوت میکند و در میدانی که دو طرف گیس های هم را می‌کشند و اخلاق را قربانی میکنند مردم را داور قرار می‌دهند و با برنامه ریزی و هزینه ی بالا با محتوای پر از رنگ و  تم و موسیقی و شعار و….. زن و آزادی اندیشه اش را به بازی میگیرند و زن را علیه زن در مترو و بی آر تی وارد رینگ مبارزه ای میکند  که هر دو مدعی آن از ابتدای نواختن صوت  بازنده  این رقابت اند…
برای زن در دنیایی که  بی رحمانه او را  قربانی سلیقه و مصلحت و….. میکند  تا کجا باید غصه خورد!
و باز تکرار میکنم که نقد, جزئیات و ملاحظات بسیاری را می‌طلبد و بحث درباره‌ی شکاف‌ها و دوقطبی‌های ایجاد شده در کشور  چندان ساده نیست.

سیاستمداران
دیدگاه ها (0)
افزودن دیدگاه