مدیرکل تامین اجتماعی گیلان با تاکید بر قرارداشتن استان در آخرین رتبه نسبت پشتیبانی سازمانی و ضرورت برنامه ریزی و تقویت راهبردهای جوانی جمعیت و حفظ نسبت نیروی مولد و فعال جامعه ، در یادداشتی از سالمندی به عنوان یک سونامی خاموش و بحرانی اجتماعی برای آینده جمعیتی کشور و صندوق های بیمه ای یاد نمود .
عصر کاسپین/ در یادداشت کیوان مرتضوی آمده است :
سالمندی یکی از برهه های زندگی انسان ها محسوب میگردد که در نیم قرن اخیر با بهبود شرایط بهداشتی و درمانی و بهره گیری از تکنولوژی روز رسیدن به آن سهلتر گردیده و تعداد بیشتری از جمعیت جوامع قادر به درک و تجربه آن شده اند افزود : در این بین با افزایش امید به زندگی در کل دنیا مبنای عددی آن نیز در سالهای اخیر افزایش یافته است .
توسعه مولفه های اثرگذار دررشد شاخص امید به زندگی با بالا رفتن متوسط دوره حیات در دنیای متمدن و مدرن هزاره سوم ، درکنار امتیازی به منزله یک دستاورد بشری ناشی از امکانات بهتر زندگی ، به مثابه زنگ خطری برای جوامع از حیث تامین نیازهای نسل سالمند به عنوان قشر و طبقه آسیب پذیر به لحاظ سبک و ویژگی های خاص زندگی میباشد و آثار این پدیده در کاهش شدید نسبت پشتیبانی تامین اجتماعی ( بیمه شدگان به مستمری بگیران ) و بیشتر شدن شکاف تعداد ورودی ها و خروجی ها در این سازمان ملموس است .
شکاف عمیق ایجاد شده بین میزان موالید و رشد جمعیت از یکسو با گسترش یافتن آمار افراد سالمند در سطح کشور به منزله هشدار و زنگ خطری است که اتخاذ تدابیر لازم برای مقابله با افزایش چشمگیر سهم گروه اقشار مسن را ضروری و اجتناب ناپذیر مینماید .
در واقع پدیده سالمندی به شکلی تدریجی در کشور گسترش و نفوذ یافته و پیش بینی ها بیانگر سهم ۳۰ درصدی سالمندان ( افراد بالای ۶۵ سال ) از جمعیت با ورود متولدین دهه های پنجاه و شصت به این دوره طی بیست سال آینده است که بی تردید تلاش برای مدیریت آن تنها در قالب تدوین سند ملی سالمندان نگنجیده و نیازمند بسترسازی فرهنگی ، آموزش و آماده سازی تمامی خانواده ها و دستگاههای متولی و تاثیرپذیر برای این سونامی خاموش میباشد .
بی تردید یکی از مسائلی که اندیشیدن در زمینه آن یک الزام برای آینده نگری بهتر جهت مقابله با این بحران اجتماعی محسوب میگردد حمایت از صندوقهای بیمه ای و تلاش برای پایداری آنها به عنوان مرجعی جهت خدمت رسانی و ارائه تعهدات درمانی و پرداخت مستمری به این گروه خواهد بود ،
جوامع امروزی به سمت خانواده های کوچک تک فرزند سوق یافته و عدم امکان رسیدگی مطلوب به والدین از سوی فرزند دغدغه ایست که نسل افراد میانسال را در حال حاضر به فکر فرو میبرد و بی شک مشکلات اقتصادی و عدم تکافوی مناسب مالی افراد این نگرانی را افزونتر نموده و امنیت روانی و ارامش خاطر آنها را دچار اختلال مینماید از این رو پشتوانه های بیمه ای و چترهای حمایتی در قالب نظام تامین اجتماعی برای نسل فردای جامعه بیشتر احساس شده و بسیار ملموستر به نظر میرسد .
مغفول ماندن این اصل و عدم دقت کافی به این واقعیت و هرگونه کوتاهی در زمینه مطالعات رشد سالمندی و آثار و رویه های آن برای دو دهه آینده ، دقیقاً ثمراتی همچون نادیده گرفتن و غفلت های انجام شده از رسیدن به نقطه سربه سری منابع و مصارف در اواسط دهه هفتاد و رشد روزافزون تعهدگیرندگان و پیشی گرفتن هزینه ها نسبت به درآمدها در سازمان تامین اجتماعی در سالهای اخیر خواهد داشت .
اندیشه ژرف و نگاه عمیق به مسائل اجتماعی حکم میکند تا پدیده سالمندی را در کنار تمام محاسن و امتیازات آن از ابعاد و زوایای مختلف مورد بررسی قرار داده و فراموش نکنیم که امواج ملایم آن روزهای پایانی خود را سپری نموده و به زودی شاهد سونامی خروشانی خواهیم بود که سهل انگاری در برابر آن عواقب جبران ناپذیری را برای شکل گیری یک بحران بزرگ اجتماعی به دنبال خواهد داشت .