عصرکاسپین/ سعید خاوری نژاد : استان گیلان درحالی از ظرفیت های کمنظیر طبیعی و انسانی برخوردار است که در محافل علمی و سیاسی، درخصوص آسیبشناسی مشکلات توسعه در آن مباحث مختلفی جاری بوده است.
به همین تناسب، هر یک از شهرستانهای گیلان نیز مسائل و مشکلات مختص خود را داشتهاند. در این میان، فومن یکی از شهرستانهای مهم گیلان است که همواره مطرح و مورد توجه بوده است.
این جمله که فومن شهرستانی با ظرفیتهای کمنظیر است را بارها شنیدهایم. اما آیا قابلیتهای تحسینبرانگیز فومن باعث شده به جایگاهی بهتر از وضع فعلی خود برسد؟
تاریخ پرفراز و نشیب و میراث گرانبهای چهرههای توانمند و اثرگذار در سطح ملی که بر تارک ادبیات و هنر ایران درخشیدند و نام فومن را به نیکی بر زبانها انداختند، حاکی از توان پایانناپذیر این شهرستان و مردمش در تولید چهرهها و آثار ماندگار است. از سوی دیگر، طبیعت فوقالعاده و ظرفیتهای گردشگری توسعهنیافته آن نیز، بحثی طولانی و البته تلخ است.
درخصوص فومن، مسئله قابل تامل از جایی آغاز میشود که مرزهای سبز طبیعت، درخشش هنر و ادبیات و والایی اندیشهورزی تمام میشود و دنیای سیاستورزی آغاز میشود.
به عبارت دیگر، با مقایسه این دو حوزه، شکاف و فاصلهای ناخوشایند شناسایی و احساس میشود که برای بسیاری از فومنیهای دلسوز و حتی غیر فومنیهایی که توان واقعی این شهرستان را باور دارند مایه ناخشنودی است.
با نگاهی جامعهشناختی میتوان گفت در ادبیات و ذهنیت فعالان سیاسی فومن، ایدهای ثابت وجود دارد که دال بر احساس نارضایتی غالب فومنیها از اوضاع شهرستان خود است. این احساس نارضایتی معطوف به همین شکاف و عدم تناسب مشهود بین «ظرفیتها» و «جایگاه» فومن است.
سخن گفتن درباره اینکه مسئول این عدم تناسب چه کسی، کسانی یا چه چیزی است، کار آسانی نیست و پاسخ به آن مستلزم بررسی عملکرد افراد در بازه زمانی طولانی چند ده ساله و پاسخگو دانستن همه آنهایی است که قدرت تصمیمگیری و تغییر داشتهاند. عوامل تاثیرگذار متعدد دیگر نیز وجود دارد که ممکن است خارج از کنترل افراد بوده باشد. بنابراین، به راحتی نمیتوان انگشت اتهام را به سوی هر فردی گرفت. باید منصف بود.
بهترین پاسخ این است که زنجیرهای از عوامل، دلیل شکلگیری تصویری است که امروز از فومن با تمام کاستیها یا دستاوردهایش داریم. بسته به ماست که از کدام زاویه به فومن بنگریم.
رفتارشناسی فومنیها در انتخابهای سیاسی خود که به طور عمده در انتخابات نمایندگی مجلس آشکار میشود، به سبب عمر کوتاه دورههای نمایندگی افراد و تغییر مستمر آنها از جانب رایدهندگان، بیانگر این واقعیت است که مردم از کارگزارانی که انتخاب کرده بودند راضی نبودند و به هر صدای جدید که نوید تغییر اوضاع را میداد اعتماد کردند.
پر انتظار بودن و مطالبهگری مردم فومن، حاکی از میزان کارهایی است که تاکنون انجام نشده و فعالان سیاسی و قاطبه مردم انتظار داشتهاند تاکنون به نفع آنها انجام شده باشد. بیتردید این انتظاری بجا و حق طبیعی فومنیهاست که شاهد این باشند که توسعه شهر و دیار آنها شتاب بگیرد.
اما صدای مطالبات مردم مگر تا کجا و چقدر می تواند طنینانداز شود؟ به طور طبیعی، ادامه این مطالبهگری باید توسط کارگزاران رسمی دنبال شود و طی دههها نیز انجام شده است.
مسئله اینجاست که کیفیت و نتایج این پیگیریها همواره محل بحث و مجادلات داغ میان سیاسیون و طرفداران افراد یا جناحهای خاص در فومن بوده است؛ مجادلاتی که مانند هرجای دیگر، امری طبیعی در عرصه سیاست است.
فعالان سیاسی باتجربه فومنی، به منظور توضیح دلایل و عوامل موثر بر شرایط شهرستان، به طور غالب، در داخل به دنبال مشکلات گشتهاند. این نوع نگاه تا حد زیادی درست بوده است و به پاسخی آشکار منجر شده است: تغییر مستمر نمایندگان مجلس و فرمانداران!
نکتهای که میتواند مکمل توضیح دلایل نارضایتی مستمر و بحق فومنیها از کارگزارانی باشد که خود انتخاب می کنند (مجلس) یا برایشان انتخاب میشود (دولت)، لزوم توجه به فراتر از مرزهای فومن، در رشت و تهران است.
به عبارت دیگر تا زمانی که از نگاه مرکزنشینان چه در رشت یا تهران، فومن جایی برای تفریح و استراحتگاه یا ایراد سخنرانی در مراسم مذهبی و گرفتن سوغاتی باشد، نمیتوان انتظار داشت ظرفیت های بالقوه این شهرستان جدی گرفته شود.
فومن زمانی پیشرفت خواهد کرد که انتخاب یا انتصاب کارگزاران سیاسی آن محصول فرآیندی عقلانی، شفاف، توسعهنگرانه، غیرجناحی و در راستای تامین منافع واقعی مردم فومن باشد.
مدیران تحمیلی نالایق که ممکن است محصول روابط غیرشفاف کارگزاران سیاسی با مرکز باشند یا نتیجه معادلات مرکز و بیاعتنایی آن به مطالبات و نیازهای واقعی فومنیها باشند یا ماحصل رفاقتها و مناسبات شخصی باشند، اگرچه ممکن است تا حدی از بار مشکلات بکاهند، اما شکاف میان ظرفیتهای فوقالعاده فومن و جایگاه فعلی آن در گیلان را به طور محسوس کاهش نخواهند داد.
فومنیها حق دارند ناراحت باشند و خود را شایسته چیزی بهتر از این بدانند. ظرفیتهای فومن همچنان در انتظار توسعه است، به میزبانی و مهماننوازی آنها پاسخی درخور داده نشده است و فومنیها همچنان نجیبانه ناراضی هستند.
شاخصهای برخورداری این شهرستان در قیاس با دیگران، حقانیت مردم را برای انتظارات بیشتر نشان میدهد و این وظیفه کارگزاران است که برای جلب رضایت مردم، به دور از شعارها و مانورهای سیاسی، ابتکارات ماندگار و موثر انجام دهند.
نگارنده با محدودیتها و مشکلات پیش روی کارگزاران سیاسی آشنا است و میداند رفع مشکلات به اتحاد و یکپارچگی تمام افراد اثرگذار برای توسعه فومن نیاز دارد. بنابراین بهمنظور انتخاب یا انتصاب متولیانی که مسئول توسعه شهرستان باشند نیاز است میان تمام نیروهای تاثیرگذار سیاسی به شکل شفاف اجماع حاصل شود.