قاتل آزارگر که ۱۷مرداد امسال پسر ۹ساله اهل رشت را ربوده و پس از کودکآزاری او را به قتل رسانده بود، در جلسه دادگاه مقابل قاضی قرار گرفت تا در برابر جرائم خود دفاع کند. اولیای دم، وکلا و نماینده دادستان برای او درخواست اشد مجازات کردند
عصرکاسپین/مرداد امسال بود که تصاویر پسر ۹سالهای به نام ایلیا زادحسین، کودک اهل رشت با عنوان مفقودی در فضای مجازی منتشر شد. پس از آن بسیاری از فعالان فضای مجازی و مردم عادی با انتشار هرچه بیشتر تصاویر او تلاش کردند سرنخی از کودک گمشده پیدا کنند. درحالیکه تجسسها وارد سومین روز خود شده بود، یکی از اهالی، جسد کودک را در زمین زراعی خود پیدا کرد و به مأموران اطلاع داد. با کشف جسد، پلیس دایره تحقیقات خود را تنگتر کرد تا زمانی که متهم این پرونده که یک مرد ۳۵ساله بود دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
عموی ایلیا به جامجم میگوید: قاتل پس ازدستگیری به جرائم خود اعتراف کرداما تنها این نبود و پس از آشکار شدن این جنایت، رفتار مردم منطقه نیز تغییر کرد. بسیاری از والدین دیگراجازه نمیدادندکودکانشان درمحیط بیرون بازی کنند. سرانجام روز پنجشنبه هفته گذشته نخستین جلسه رسیدگی به این پرونده با حضور متهم، خانواده مقتول، نماینده دادستان و وکلای طرفین در سالن شهید بهشتی دادگستری استان گیلان تشکیل شد؛ دادگاهی که به گفته عموی ایلیا از ساعت ۹ آغازشدوساعت۱ خاتمه یافت.
به گفته عموی ایلیا و براساس کیفرخواست صادره، آدمربایی، کودکآزاری و قتل از جرائمی است که متهم به آن اعتراف کرده: «خانهای که در آن مرتکب جرم شد، فقط ۵۰۰متر با خانه برادرم فاصله داشت.خودرویش هم یک پراید۱۴۱بود. او در خانهاش دوربین مداربسته نصب کرده بود و از تمام جرائم خود فیلمبرداری میکرد. قاضی پرونده و مأموران پلیس فیلمها را دیدهاند اما هرچه اصرار کردیم آنها را در اختیار ما قرار ندادند. او در خانهاش بازی رایانهای PS۴ و تعدادی قرصهای مختلف داشت. در دادگاه طوری در مورد قرصها صحبت میکرد که انگار اطلاعات کاملی درباره اثرات داروها داشت. روزی که ایلیا را فریب داد و با خود برد، قرص خوابآور در آبمیوه حل کرد و به او خوراند و پس از بیهوش شدن، مرتکب جرم شد.
عذاب وجدان نداشت و خونسرد بود
او در ادامه در مورد روند دادگاه توضیح میدهد: قاضی پرسید اتهاماتت را قبول داری، که متهم گفت بله. قاضی دوباره پرسید چرا به بچه قرص دادی تا حدی که بیهوش شود و سکته کند؟ حتی وقتی پزشکان میخواهند دارو تجویز کنند با احتیاط این کار را انجام میدهند. تو با چه جرأتی اقدام به این کار کردی، که او گفته بود بسیاری از سارقان هم اقدام به این کار میکنند. متهم به ایلیا قرص دیازپام داده بود. گویا چهار پنج قرص در لیوان حل کرده و به بچه داده بود تا با خوردن آن بیهوش شود و سپس اقدام به کودکآزاری کرده بود. ایلیا متأسفانه پس از آزار و خوراندن قرص ضدتشنج به هوش نیامده و متهم اقدام به خوراندن داروهای بیشتری به ایلیا کرده بود. او تصور میکرد با خوراندن داروهای بیشتر ایلیا به هوش میآید که این اتفاق نیفتاده بود. او سپس اقدام به ضرب و شتم شدید ایلیا کرده بود تا به هوش بیاید که متأسفانه تمام کرده بود. قاضی به او گفت وقتی دیدی ایلیا به هوش نیامد چرا با اورژانس تماس نگرفتی، که متهم گفت ترسیدم و نمیدانستم چه کار کنم. من قصد قتل نداشتم. برای همین تلاش کردم با خوراندن داروی بیشتر کودک را بههوش بیاورم اما نشد و برای همین پیکرش را در جایی پرت کردم. او پس از بیهوش کردن ایلیا دوباره به خانه برادرم رفته و سر و گوش آب داده بود تا ببیند چه خبر است.
عموی ایلیا در مورد ادامه روند دادگاه میگوید: قاضی دوباره از متهم پرسید پشیمانی، که متهم گفت بله، پشیمان هستم. قاضی گفت تو اگر پشیمان بودی از کارهایت چرا همان روز اول هیچ حرفی نزدی و نگفتی جسد کجاست اما به محض اینکه مأموران ادله و شواهد کافی جمعآوری کردند، آن موقع به جرم خود اعتراف کردی. تو آدم باهوشی هستی و پزشکی قانونی هم سلامت عقلی تو را تایید کرده است. قاضی دوباره پرسید چرا اقدام به کودکآزاری میکردی، که متهم جواب داد: نمیدانم چرا این کار را انجام میدادم. دست خودم نبود. آدمهایی مثل من باز هم در جامعه هستند. گویا متهم هیچ تمایلی به زنان نداشت و صرفا از کودکآزاری لذت میبرد. در طول دادگاه که قاضی پرسش وپاسخ انجام میداد، برادرم و همسرش نیز در دادگاه حضور داشتند. ۳۰دقیقه از محاکمه گذشته بود که حال برادرم بهشدت نامساعد شد و برای همین او را به خارج از محیط دادگاه هدایت کردیم.
از عموی ایلیا میپرسیم آیا متهم در طول محاکمه عذاب وجدان داشت، که پاسخ میدهد: خیلی خونسرد بود. انگار نه انگار که با جنایتش به یک جامعه آسیب جدی زده است. هرکسی بود و مرتکب چنین جنایتی میشد، حتی توان صحبت کردن هم نداشت اما او اینطورنبود.البته جواب پزشکی قانونی هم آمدو درنامه اشاره شده بود که ضرب وشتم وکودکآزاری و تجاوز رخ داده است. برای من گفتنش بسیار دشوار است اما آثار اقدام غیراخلاقی او روی بدن برادرزادهام پیدا شده. پس از انجام دفاعیات بهعنوان عموی ایلیا، دو درخواست از دادگاه داشتم. یکی اشد مجازات در ملاءعام تا درس عبرت برای کسانی شود که چنین افکار شومی در سر میپرورانند. دوم اینکه جسد متهمبهقتل در جایی غیر ازگیلان دفن شود تا خاک شهر ما آلوده به وجود چنین فردی نشود. درخواست وکیل نیز اشد مجازات در ملاء عام و در همان نقطهای بود که متهم به قتل مرتکب جنایت شده بود