ناگفتههای یک پدر شهید مدافع حرم/برایم کمیته استقبال تشکیل ندهید
پدر شهید مدافع حرم علی عابدینی میگوید؛ پسرم میگفت من برای بیبی حضرت زینب (س) به سوریه رفتم شما حق ندارید برای من کمیته استقبال تشکیل داده و مردم را خبردار کنید
سرپرستی مازندران/ در پی رجعت شهدای مازندرانی خانطومان پس از حدود چهار سال، مسؤولان این استان طی دیداری با خانوادههای این شهدا از آنها دلجویی کرده و پای دلگویههایشان نشستند.
شهید مدافع حرم علی عابدینی اهل فریدونکنار یکی از این شهدا عضو یگان صابرین لشکر ۲۵ کربلا بود که بهار ۹۵ در سن ۲۷ سالگی برای مبارزه با تروریستها و دفاع از حرم حضرت زینب(س) عازم سرزمین شام شد و در منطقه خانطومان به همراه تعدادی از دوستانش هنگام نبرد با دشمنان اسلام به شهادت رسید.
وی زمستان سال قبلش که از مأموریت آمد از ناحیه دست مجروح شده بود و هنوز هم بهبود پیدا نکرده بود که مجددا در ۱۵ فروردین به خواست خودش اعزام شد، با اینکه مجروح بود دل ماندن نداشت. بار اول که می رفت اینقدر اشتیاق به رفتن نداشت اما دفعه دوم اشتیاقش بیشتر شده بود و دوباره سفر کرد و سرانجام به شهادت رسید.
پس از انتشار این خبر، پدر این شهید جوان با روی باز از مسؤولان سپاه و لشکر سپاه کربلای مازندران استقبال کرد و همه را به منزل خود فراخواند، خانهای که پر از است قاب عکسهایی که بوی علی آقا را میدهد، فرزندی که امروز پیکرش در جوار امام رضا (ع) قرار دارد تا تجدید بیعتی دوباره بینشان صورت بگیرد.
پدر بزرگوار شهید عابدینی در دیدار با مسؤولان بیان میکند؛ بازگشت پیکر پرستوهای مهاجر را به همه مردم بهخصوص مردم فریدونکنار تبریک میگویم.
وی ادامه میدهد؛ علی آقا غریبانه رفت و برگشت، چرا که بار اولی که بهدلیل مجروحیت در حال برگشت از سوریه بود، به ما گفت برایم مراسم استقبال نگیرید، مردم ندانند! روزی که قرار بود برسد آنقدر ما را معطل کرد تا نیمهشب شد، حتی همسایههای ما خواب بودند.
این پدر داغدیده با بغض عنوان میکند؛ پسرم میگفت من برای بیبی حضرت زینب (س) به سوریه رفتم شما حق ندارید برای من کمیته استقبال تشکیل داده و مردم را خبردار کنید، بعد از یک هفته مسؤولان خبر دار شدند که این پاسدار مجروح همان عابدینی مدافع حرم است.
وی تاکید میکند؛ از فرزندم گمنامیاش بیشتر در خاطر ما است، شبی که برای بار آخر به سوریه میرفت تنهایی رفت و غریب ما تا که برگشت…
به گزارش عصر کاسپین: در لحن صحبتهای این پدر سوز عجیبی بود گویی دلتنگی امانش را بریده، گویی این همه صبر برای این بود که علی آقا به آرزویش برسد، خلاصه که همینطور هم شد، پیکر شهید عابدینی در این موقعیت که شیوع ویروس کرونا خودنمایی کرده و مانع از ازدحام مردم میشود به شهر خود برگشته و تشییع خواهد شد.