ادعاهای مردی که همسر صیغه‌ایش را کشت

عصرکاسپین،مردی که همسر صیغه‌ای‌اش را کشته است وقتی با درخواست قصاص از سوی فرزندان مقتول رو‌به‌رو شد، ادعا کرد قصد ارشاد مقتول را داشته ‌است.

سه سال قبل اعضای خانواده زنی جوان به مأموران خبر دادند مادرشان گم شده ‌است. آنها گفتند مادرشان طبق معمول هر روز از خانه خارج شده‌ و دیگر برنگشته‌ است. با بررسی‌های انجام‌شده ردی از زن جوان به دست نیامد و تنها راه باقی‌مانده برای مأموران این بود که تلفن‌همراه او را بررسی کنند. زمانی که تلفن ماهرخ -زن مفقود‌شده- بررسی شد، پلیس فهمید این زن به‌طور مرتب با مردی به نام فریدون در ارتباط بوده و بیشترین تماس‌ها را در طول روز با او داشته‌ است. به‌این‌ترتیب فریدون برای بیان توضیحاتش درباره رابطه با ماهرخ به اداره آگاهی فراخوانده شد.

او منکر همه‌چیز شد و گفت: من اصلا در جریان نیستم برای ماهرخ چه اتفاقی افتاده ‌است. این مرد در ادامه تحقیقات اعتراف کرد ماهرخ را صیغه کرده ‌بود و روز حادثه او را در ویلایش در فشم به قتل رساند. پلیس با توجه به مدارکی که به دست آورد، به ویلای فشم رفت و با کندن زمین در محلی که متهم گفته‌ بود، جسد را کشف کرد. فرزندان مقتول تأیید کردند جسد متعلق به مادرشان است. به‌این‌ترتیب کیفرخواست علیه متهم که شوهرعمه اولیای‌دم هم بود، صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۴ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند و خواستار صدور حکم قانونی شد. در ادامه فرزندان مقتول به عنوان ولی‌دم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. آنها گفتند از رابطه مادرشان با شوهرعمه‌شان خبر ندارند و اصلا نمی‌دانند چه اتفاقی افتاده ‌است.

یکی از فرزندان مقتول گفت: پدر ما چندین سال بود که فوت کرده بود. مادرمان در این سال‌ها همیشه کنار ما بود و با خانواده عمه‌ام هم رابطه داشتیم و رفت‌وآمد می‌کردیم. شوهرعمه‌ام به خانه ما می‌آمد اما هیچ‌وقت فکر نمی‌کردیم که او مادرمان را صیغه کرده ‌باشد و اصلا نمی‌دانیم ماجرا چیست. ما همیشه فکر می‌کردیم شوهرعمه‌مان به خاطر ما رفت‌وآمد می‌کند. تا جایی که ما می‌دانیم، عمه‌مان هم از این موضوع خبر نداشت و بعد از قتل مادرمان و دستگیری متهم متوجه شد ماجرا چیست البته ما آدم‌های فقیری نبودیم و با ارثیه پدرمان زندگی خوبی داشتیم و نیاز نبود که مادرمان شوهر کند و شوهر او خرج ما را بدهد. در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل عمدی را قبول کرد اما گفت برای ارشاد مقتول و امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر دست به این قتل زده است. متهم گفت: سال‌ها قبل شوهر مقتول فوت کرده ‌بود. او برادرزن من بود و از اینکه می‌دیدم خانواده‌اش تنها شده‌اند، ناراحت بودم. ماهرخ هم زن جوانی بود، من او را صیغه کردم تا از او و خانواده‌اش حمایت کنم. ماهرخ نمی‌خواست کسی دراین‌باره چیزی بداند چون بچه‌هایش ناراحت می‌شدند ضمن اینکه همسر عقدی من خواهرشوهر سابق او بود و این موضوع باعث می‌شد همه‌چیز به‌هم بریزد. ما با هم توافق کرده‌ بودیم کسی چیزی از موضوع نفهمد. چند سال از این ماجرا گذشته ‌بود، من به ماهرخ پول می‌دادم و سعی می‌کردم زندگی راحتی داشته باشد تا اینکه مدتی قبل از حادثه فهمیدم او با افرادی غریبه ارتباط دارد. به او تذکر دادم حرفم را جدی نگرفت. او دیگر مثل سابق با من برخورد نمی‌کرد.

متهم گفت: روز حادثه او را به ویلایی که در فشم دارم، بردم تا در فضایی آرام او را ارشاد کنم و بگویم دست از کارهایش بردارد. فقط مسئله این نبود که همسر من بود من نگران بچه‌هایش بودم. بچه‌های او برادرزاده‌های همسر من بودند. برای ماهرخ توضیح دادم که کارش اشتباه‌ است و سرنوشت بچه‌هایش را تحت تأثیر قرار می‌دهد. حرفم را قبول نکرد و گفت کاری نکرده ‌است و من اشتباه می‌کنم. همین‌طور که داشتیم جروبحث می‌کردیم من عصبانی شدم.

او گفت هر کاری دلم بخواهد انجام می‌دهم و به کسی هم مربوط نیست. بعد هم تهدید کرد که از من جدا می‌شود. من هم که دیدم نمی‌شود ارشادش کنم، او را کشتم. متهم درباره نحوه قتل گفت: ابتدا ضربه‌ای به سرش زدم و بعد هم با چاقو چند ضربه به او وارد کردم. در همان‌موقع هم گفتم حالا که کارهای خلاف می‌کنی و نمی‌خواهی دست برداری، پس من هم تو را می‌کشم. سپس گودالی در همان حیاط ویلا کندم و جسد را داخل آن انداختم و دفن کردم. متهم گفت: من به خاطر اینکه او از راه راست خارج نشود این کار را کردم، با اینکه تأمینش می‌کردم اما او به گناه افتاده ‌بود. بعد از پایان گفته‌های متهم و اخذ آخرین دفاع، هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. هیئت قضات همچنین متهم را به‌خاطر ایراد صدماتی به مقتول که منجر به فوت نشده به پرداخت دیه به اولیای‌دم محکوم کردند.

خبرهای تازه
نظراتتان را با ما به اشتراک بگذارید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.