محاکمه زن حسودی که به یک افغانی۵میلیون داد تا خواهرش را بکشد
پرونده زنی که متهم است به خاطر حسادت به خواهر ثروتمندش، او را به قتل رسانده و جسدش را با همدستی مردی به چاه انداخته، در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی میشود.
عصرکاسپین :این قتل کینهتوزانه سال ۸۹ اتفاق افتاد و موضوع از سوی خانواده زن میانسال به مأموران گزارش داده شد. آنها گفتند رعنا مادرشان از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است.
تحقیقات مأموران نشان داد ساعاتی بعد از اینکه رعنا از خانه بیرون آمده، تلفن همراهش هم از دسترس خارج شده است و دیگر خبری از او نیست. این وضعیت برای پلیس مشخص کرد رعنا احتمالا با فردی که به او اعتماد داشت، قرار ملاقاتی داشته و قربانی یک نقشه شده است. کارآگاهان متوجه شدند بهتازگی پسر رعنا با دخترخالهاش ازدواج کرده؛ اما به دلیل رابطه بدی که با هم داشتند، مادر عروس و داماد با هم درگیر شدند.
بهاینترتیب پلیس سراغ رزیتا خواهر رعنا رفت و از او بازجویی کرد. این زن ادعا کرد خبری از سرنوشت خواهرش ندارد و نمیداند برای او چه اتفاقی افتاده است و من هم اصلا روز حادثه او را ندیدم؛ اما مأموران متوجه شدند این زن دروغ میگوید. بهاینترتیب رزیتا بازداشت شد.
او سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: من و رعنا خواهر ناتنی بودیم. من آرایشگاه داشتم و درآمد خوبی داشتم و با دخترم کار میکردم. رعنا سالها قبل به خارج از کشور رفت. او کار میکرد و شوهرش هم درآمد خوبی داشت. آنها وقتی به ایران برگشتند، مقدار زیادی پول داشتند و وضع مالیشان خیلی خوب شد. من از اینکه خواهرم اینطور تغییر کرده است، ناراحت بودم و به او حسادت میکردم؛ چون خواهرم فخر میفروخت. مدتی از آمدنشان گذشته بود که خواهرم به خواستگاری دختر من آمد و دخترم و پسر خواهرم با هم ازدواج کردند؛ اما خواهرم دخترم را خیلی اذیت میکرد. من گفتم این عذابکشیدن برای چیست و پیشنهاد دادم که دخترم جدا شود. دخترم قبول کرد و خودش هم به این جدایی راضی بود؛ اما خواهرم مخالفت میکرد و چون نفوذ زیادی روی پسرش داشت، او هم میگفت که حاضر به گذشت نیست. خواهرم برای اینکه من را بیشتر اذیت کند، اجازه نمیداد دخترم طلاق بگیرد و زندگی را برای ما زهر کرده بود. آنها هیچ پولی هم برای دخترم خرج نمیکردند.
متهم در ادامه گفت: وقتی تصمیم به قتل خواهرم گرفتم، نمیتوانستم او را بهتنهایی بکشم؛ بههمیندلیل سراغ مردی رفتم که شوهر خواهر دیگرم او را به من معرفی کرده بود. الیاس، مرد افغانستانی، حاضر شد به من کمک کند. روز حادثه به بهانه اینکه یک آپارتمان با شرایط ویژه در شهرری پیدا کردهام که خیلی ارزان است، از خواهرم خواستم با من همراه شود تا به آنجا برویم. همهچیز از قبل آماده و الیاس در آن خانه منتظر ما بود. به محض اینکه به محل رسیدیم، خواهرم به موضوع شک کرد؛ چون من آنها را تنها گذاشتم. الیاس به سمت خواهرم رفت، او را هل داد و سرش به دیوار برخورد کرد و بیهوش شد. بعد الیاس جسم نیمهجان خواهرم را داخل گونی گذاشت و داخل چاهی انداخت و بعد هم فرار کردیم.
با توجه به گفتههای این زن مأموران الیاس و شوهر خواهر رزیتا را که کاوه نام داشت، بازداشت کردند. کاوه هیچ اتهامی را قبول نکرد و گفت من فقط برای تعمیرات خانه رزیتا الیاس را به او معرفی کردم و از قتل خبری نداشتم.
الیاس نیز اتهام قتل را رد کرد و گفت: من تعداد زیادی بچه دارم. کاوه را از قبل میشناختم. او هر کاری داشت، به من میگفت و معمولا به دلیل اینکه من فقیر بودم، برایمان مواد غذایی میآورد. من و رزیتا از طریق کاوه با هم آشنا شدیم. روز حادثه هم فردی با رزیتا به دیدار من آمدند و آن فرد گفت که در راه با حیوانی تصادف کرده و او را کشته است و میخواهد لاشه حیوان را از بین ببرد و آن را در چاهی ۱۸متری انداختیم. من از اصل ماجرا خبر نداشتم.
بعد از پایان گفتههای متهمان و صدور کیفرخواست، الیاس به اتهام قتل رعنا و کاوه به اتهام معاونت در قتل محاکمه شدند.
الیاس در جلسه رسیدگی به این پرونده هرچند با درخواست قصاص از سوی اولیایدم روبهرو شد؛ اما به قتل اعتراف کرد و گفت: من در قبال دریافت پنج میلیون تومان رعنا را به قتل رساندم. خواهرش او را به ساختمانی در شهرری آورد و من هم را به قتل رسانده و جسدش را از بین بردم. کاوه و رزیتا با هم از من خواستند این کار را بکنم و من هم قبول کردم. سپس نوبت به کاوه رسید. او اتهام را رد کرد و گفت: من در جریان این قتل نبودم. قبول دارم ارتباط را من برقرار کردم؛ اما فکر میکردم مسئله فقط کار ساختمانی است.
در ادامه رزیتا در جایگاه قرار گرفت. او نیز ابراز پشیمانی کرد و گفت من قصد داشتم خواهرم را گوشمالی بدهم تا دخترم را اذیت نکند و ناراحتیام به خاطر حسادتم از بین برود.
قضات در پایان کاوه و رزیتا را به ترتیب به ۱۲ و ۱۵ سال حبس و الیاس را هم به قصاص محکوم کردند. در نهایت با توجه به گذشت اولیایدم رزیتا و کاوه درخواست آزادی مشروط کردند.